تعريف و تئوري هیپنوتیزم
ميتوان هيپنوز را حالتي از تمركز دقيق توأم با توجه، گيرندگي فعال ، و كاهش آگاهي از محيط در نظر گرفت. همچنين حس اتوماتيك و غير ارادي بودن (به اين صورت كه حركات بدن گويي خودكار هستند) وجود دارد، و ادراكات تلقين شده ميتوانند ادراكات معمولي را تغيير داده يا جايگزين آنها شوند.
طي چند ثانيه ميتوان وارد حالت هيپنوز شد و از آن خارج گشت. همهي هيپنوزها در اصل، ”خودهيپنوتيزم“ هستند ولي شخص خود اجازه ميدهد كه اين شكل از تمركز توسط شخص ديگر سازماندهي شود.
همچنين تجربهي هيپنوز حاوي خصوصيت ارتباط قوي و حساس بين دو نفر است و با تعليق نسبي ”قضاوت نقادانه“ و آگاهي از محيط توأم است. اين تمركز قوي را ميتوان فعالانه ايجاد كرد و براي دستيابي به اهداف توافق شده آنرا سازماندهي كرد. هيپنوز امروزه به همان شيوه كه ”بِرنهايم“ در دانشكدهي نانسي مفهوم آن را پيشنهاد كرد، ”فعاليت طبيعي يك ذهن طبيعي“ شمرده ميشود. مثال تجربهي شبه هيپنوتيزمي كه شايد از همه آشنا تر باشد. تجربه مجذوب شدن در يك رُمان، تأتر، يا فيلم خوب است به درجهاي كه محركهاي محيطي كلّاً ناديده گرفته شوند و جذب در آن فعاليت ذهني بسيار قوي و شديد باشد. تحقيق نشان داده است كه افرادي كه چنين تجربهاي از مجذوب شدن قوي را گزارش ميكنند طبق اندازهگيريهاي رسمي حاوي درجهي نسبتاً بالايي از هيپنوتيزم پذيري هستند.
در رابطهي درماني ميتوان از اين خصلت براي تسهيل “ايجاد تغيير” استفاده كرد و به بيمار ياد داد كه به گونهاي بر يك روال يا هدف مشخص متمركز شود كه بتواند تداعيهاي كهنه را ناديده بگيرد و افكار و احساسات جديد را آسانتر بپذيرد بنابراين استفاده از حالت هيپنوز ميتواند تغييرات درماني را سرعت بخشد.
دیدگاهتان را بنویسید