15 قانون موفقیت (قانون دوم)
برای موفق شدن:
اول باید بدانی چه میخواهی؛
سپس بدانی چگونه میخواهی به آن برسی..
این قوانین زیربنای هر آن چیزی است که موفقیت نام دارد…
قانون دوم: اعتماد به نفس
“یک لحظه تفکر بهتر از 70 سال عبادت است”. پس در مورد این متن پنج دقیقه تفکر کنید.
تردید بزرگترین دشمن پیشرفت و موفقیت فردی است. ممکن است شما لحظه ای تردید کنید و خواندن این مقاله را همین الان قطع کنید و با خود فکر کنید همه این حرفها چیزی نیست جز محتویات ذهن یک نظریه پرداز بی غم که هرگز حتی یک کدام از آنها را امتحان نکرده است.
اما دیگر زمان تردید گذشته است. ما در عصری زندگی می کنیم که اغلب تردیدهای بشری در طول تاریخ از میان رفته است و پرده از راز بسیاری از قوانین طبیعت برداشته شده است. تنها در عرض سه دهه ما شاهد فتح آسمانها بودیم. ما اقیانوس ها را کشف کردیم و آنها را در عرض چند ساعت می پیماییم. ما به سادگی از قاره ای به قاره دیگر می رویم. چرخ های صنعت مسافتها را کوتاه کردند. لامپها روشنایی به خانه هایمان آوردند. اکنون می توانیم بی آنکه مسافتی بپیماییم، هم زمان از هر نقطه این کره خاکی با هم حرف بزنیم. ما از زمین های خشک، جنگل ساختیم.
فکر سازمان یافته ترین شکل انرژی شناخته شده برای انسان است و اکنون در این عصر آزمون و تحقیق به طور قطع، ما به درک والاتری از این قدرت مرموز نهفته در وجودمان پی میبریم. تاکنون به این حقیقت پی بردیم که ذهن انسان آن قدر قدرت دارد که بتواند اثرات افکار مخرب ترس های به ارث رسیده از هزاران سال تاریخ را با اصلی به نام خودتلقینی از خود دور کند.
ما و همچنین این حقیقت را کشف کردیم که ترس دليل اصلی فقر، شکست و رنج آدمی است که می تواند به هزاران شکل خود را نشان دهد. از طرفی نیز کشف کردیم که انسان میتواند با چیرگی بر ترس و علی رغم همه موانع موجود، تقریبا در هر فعالیتی که آغاز می کند موفق شود..
پرورش «اعتماد به نفس» با از میان برداشتن این شیطان دیرینه یعنی ترس میسر است. شیطانی که روی شانه های انسان می نشیند و در گوشش زمزمه می کند تو نمی توانی!
تو می ترسی!
تو از نگاه و قضاوت مردم واهمه داری!
تو از شکست بیم داری!
تو از اینکه نتوانی می ترسی!
اما دانش انسان امروزه ترس را به راحتی به کنج زندان می راند. علم سلاحی در اختیارمان قرار میدهد که با آن بر هر ترسی میتوانیم غلبه کنیم و این سلاح چیزی نیست جز اعتماد به نفس؛ آری اعتماد به نفس تنها سلاح مقابله با این دشمن دیرینه پیشرفت آدمی یعنی ترس است.
در مقاله اول (قانون اول) آموختید اصلی که از طریق آن می توانید هر عقیده ای را در ذهن خود حک کنید خود تلقینی نام دارد. به عبارتی خود تلقینی یعنی با استفاده از عبارات تأکیدی هرچه میخواهید به خود تلقین کنید. امرسون با همین اصل خود تلقینی بود که نوشت:
“هیچ چیز جز خودتان نمی تواند برایتان آرامش بیاورد”
شما نیز باید به خودتان تلقین کنید که هیچ چیز جز خودتان نمی تواند برایتان موفقیت بیاورد. البته شما برای رسیدن به موفقیت به همراهی و همکاری دیگران نیاز دارید؛ اما تا زمانی که خودتان موفقیت را باور نداشته باشید و به عبارتی، تا زمانی که اعتماد به نفس کافی نداشته باشید، همکاری دیگران را نیز نخواهید داشت.
ممكن است با خود فکر کنید که چرا همیشه تعدادی افراد معدود در رأس هستند. اما عده ای دیگر که به همان اندازه کار می کنند و ظاهرا به همان اندازه می دانند، به جایی نمی رسند. از این دو گروه دو نفر را انتخاب کنید و هر یک را به دقت مطالعه کنید. ببینید چرا یکی پله های ترقی را پیموده است و دیگری پایین پله ها ایستاده است. به طور قطع خواهید دید آن که پیشرفت کرده همان کسی است که خودش را باور دارد. او همان کسی است که چنان با اعتماد به نفس و جسارت به خودش ایمان دارد که آن را شجاعانه بیان می کند. همچنین متوجه خواهید شد این اعتماد به نفس او مسری و فراگیر است و همه اطرافیانش را نیز جذب می کند.
از طرفی با بررسی فردی که در گروه دیگر است، از مشخصات ظاهری او، نوع نگاهش، نحوه ایستادنش، بی اعتمادی در قدم هایش و نامطمئنی در کلامش متوجه عدم اعتماد به نفس در او خواهید شد. البته که وقتی کسی خودش را باور نداشته باشد، دیگران هم او را باور ندارند. چه طور کسی می تواند با انرژی منفی دیگران را به خود جذب کند؟
او کسی را جذب نمی کند، زیرا انرژی منفی او به جای جذب، دفع می کند. یکی از بارزترین تفاوتهای میان افراد موفق و ناموفق در اعتماد به نفس آنهاست.
نکته مهمی که باید بدانید این حقیقت است که درست مانند برق که چرخ صنعت میچرخاند و به هزاران شکل به بشر خدمت می کند و نیز همان طور که استفاده اشتباه از آن می تواند زندگی را تباه کند، اصل خود تلقینی هم می تواند شما را به اوج قله آرامش و موفقیت برساند یا بالعکس، به قعر دره تنگدستی و محنت بکشاند. اگر ذهن خود را آكنده از شک و تردید کنید و اگر به توانایی هایتان برای رسیدن به آنچه می خواهید ایمان نداشته باشید، درست مانند همان استفاده نادرست از برق، خود و هدفتان را تباه کرده اید، زیرا این روح بی اعتمادی در ذهن ناخودآگاهتان جا خواهد گرفت و به تفکر غالب ذهنتان تبدیل خواهد شد و به تدریج شما را به گرداب شکست خواهد کشاند؛ اما اگر ذهن خود را مملو از اعتماد به نفس کنید، ناخودآگاه شما این حس را به عنوان تفکر غالب خود برمی گزیند و به شما کمک می کند موانعی را که سر راه موفقیت شما قرار می گیرد، با ایمان و اعتماد از میان بردارید.
هنری فورد به این دلیل هنری فورد شد که خودش را باور داشت و این باور را به هدفی مشخص پیوند زد و آن هدف را نیز با برنامه ریزی و طرحی مشخص پشتیبانی کرد. دیگر کارگرانی که با هنری در آن مغازه مکانیکی کار می کردند، هدفی جز پاكت چکهای هفتگی نداشتند و چیزی جز آن نیز نصیبشان نشد. در حقیقت آنها نمی خواستند چیزی جز یک کارگر معمولی باشند، بنابراین اگر میخواهید چیز بیشتری نصیبتان شود، انتظار بیشتری از خودتان داشته باشید. توجه داشته باشید که گفتم از خودتان نه از کسی دیگر!
این شما هستید که خود را محکوم به شکست، فقر و فلاکت می کنید و بازهم خودتان هستید که می توانید پله های موفقیت را طی کنید و به اوج برسید و همه اینها از فکر شما آغاز می شود.
اگر شما از خودتان انتظار موفقیت داشته باشید و هوشمندانه به آن فکر کنید، پایانی جز موفقیت در انتظارتان نخواهد بود. فقط به خاطر داشته باشید که بین خواستن موفقیت و آرزوی موفقیت تفاوت زیادی وجود دارد. همه آدم ها آرزو دارند موفق شوند؛ اما آنها که به راستی در جست و جوی موفقیت اند و آن را میخواهند، موفق میشوند. شما باید پیش از هر چیز این تفاوت را درک کنید و از آن بهره جویید.
اگر نمیتوانید اعتماد به نفس زیادی داشته باشید، دست کم به اندازه دانه ای خردل اعتماد به نفس در خود به وجود بیاورید. اگر بذر آن را در وجود خود بکارید، با مراقبت رشد خواهد کرد. اجازه ندهید حرف های دیگران اعتماد به نفس شما را بگیرد. در سفر موفقیت گرچه اطرافیان نقش دارند؛ اما آن که راه اصلی را به سوی آن هدف مشخص میپیماید، فقط شما هستید. شما درون خود همه نیرو و توانی که برای موفقیت و رسیدن به هر آنچه در این زندگی میخواهید دارید و بهترین راهی که میتوانید از این قدرت بهرهمند شوید، این است: “خودتان را باور داشته باشید”.
خودتان را باور داشته باشید؛ اما به دنیا نگویید، بلکه به دنیا نشان دهید.
خودت را بشناس ای بشر،
خودت را بشناس…
“بزرگان زاده نمی شوند ، ساخته می شوند“
محسن علیزاده (روانشناس بالینی)
دیدگاهتان را بنویسید