15 قانون موفقیت (قانون سوم)
برای موفق شدن:
اول باید بدانی چه میخواهی؛
سپس بدانی چگونه میخواهی به آن برسی..
این قوانین زیربنای هر آن چیزی است که موفقیت نام دارد…
قانون سوم: عادت پس انداز کردن
“انسان ترکیب مشتی گوشت و پوست و استخوان است. آدمی با این شالوده و بنابر قانون عادت، خود و شخصیتش را می سازد.”
اینکه کسی را نصیحت کنید پس انداز کند اما نگویید که چگونه، مانند آن است که سر کلاس آموزش نقاشی خودتان یک اسب بکشید و زیر آن بنویسید «این یک اسب است». همه میدانند که پس انداز کردن یکی از ارکان موفقیت است؛ اما بزرگترین سؤالی که به ذهن اغلب افرادی می رسد که نمی توانند پول پس انداز کنند، این است: چطور می توانم این کار را انجام دهم؟
در حقیقت پس انداز کردن فقط یک عادت است و این یک حقیقت است که انسان طبق قانون عادت شخصیت خود را شکل می دهد. هر عملی با چندبار تکرار به تدریج به صورت یک عادت درمی آید و بخشی از شخصیت ما می شود، تا جایی که به نظر می رسد ذهن چیزی نیست جز مجموعه ای از دستورها که از عادت های روزانه ما شکل گرفته است.
هنگامی که یک عادت یک بار در ذهن شکل می گیرد به طور داوطلبانه فرد را به تکرار آن عمل وا می دارد. به عنوان مثال، مسیر مشخصی را که هر روز به محل کار خود یا مکان دیگری می روید در نظر بگیرید، پس از چند وقت خیلی زود عادت شکل می گیرد و ذهن شما بدون آنکه فکر کند، شما را انجا خواهد برد.
دیوارهای محدودیت با عادت ساخته می شوند، میلیون ها نفر از مردم فقط به این خاطر در فقر و فلاکت زندگی می کنند که از قانون عادت درست استفاده نکرده اند. آنها که در فقر می مانند با درک نکردن «قانون عادت» یا «قانون جذب» به ندرت متوجه می شوند جایی که هستند نتیجه اعمال خودشان است.
برای مثال، اگر شما باورتان این باشد که توانایی شما در کسب در آمد محدود به حقوق ماهیانه تان است و هرگز درآمد بیشتری از آن نخواهید داشت، ذهن ناخودآگاه شما طبق قانون عادت این ظرفیت محدودیت را می پذیرد و شما نیز خیلی زود خود را در دام ترس از فقر می یابید و باور می کنید که فرصت هرگز در خانه شما را نخواهد زد و شما به این سرنوشت محکومید.
پرورش عادت صرفه جویی به این معنا نیست که شما ظرفیت درآمد خود را محدود کنید یا به عبارتی فقط در فکر صرفه جویی باشید، برعکس، به این معناست که شما باید از قانون عادت استفاده کنید تا بخشی از آنچه را به دست می آورید حفظ کنید و به شیوهای نظام مند به دنبال فرصت هایی باشید که بینش، اعتماد به نفس، قدرت تخیل، شور وشوق، نوآوری و رهبری شما را برای بالا بردن طرفیت درآمدتان بیشتر کند.
در تفسیر این قانون میتوان گفت، هنگامی که قانون عادت را به خوبی درک می کنید، موفقیت خود را در بازی پول و کسب در آمد که می تواند به شکل یک عادت در آید، تضمین می کنید. وقتی این قانون را یاد بگیرید در بازی پول هرگز بازنده نخواهید بود.
با تشویق مداوم خود به کسب درآمد بیشتر از یک طرف و کنار گذاشتن هوشمندانه بخشی از آن درآمد به عنوان پس انداز از سوی دیگر، به زودی به نقطه ای خواهید رسید که همه محدودیتهای خیالی و ترسهای ذهنی شما پاک و وارد جاده استقلال مالی میشوید.
هیچ چیز عملی تر و راحت تر از این نیست!
از قانون عادت به طور معکوس استفاده کنید. یعنی به جای آنکه از روی عادت از فقر بترسید، از روی عادت ثروت بطلبید. |
در اسارت بدهی
بدهی یا قرض دشمن بی رحم و مرگبار عادت پس انداز است.
فقر به تنهایی برای کشتن اهداف، نابود کردن اعتماد به نفس و تباه کردن امید کافی است، حال اگر بار اضافی بدهی را به آن اضافه کنیم، قربانیان این دو منازع سنگدل، در عمل سرنوشتی جز شکست نخواهند داشت.
کسی که زیر بار بدهی های سنگین باشد، هرگز نمی تواند کار خود را به درستی انجام دهد، مورد احترام قرار گیرد یا حتی هدفی مشخص و قطعی در زندگی داشته باشد، زیرااولین هدف او باید بیرون آمدن از زیر بار بدهی باشد. کسی که در اسارت بدهی است، درست به اندازه برده ای که در اسارت زنجیر است، در دنیایی محدود و محکوم به نیستی زندگی می کند.
من اعتقاد دارم حتی فکر کردن به این موضوع که زندگی را در اسارت بدهی دیگران و در زندان قرض بگذرانیم، وحشتناک است. وحشتناک تر اینکه بدهی به سادگی زیاد می شود. از مقداری اندک شروع میشود و به تدریج زیادتر و زیادتر می شود تا جایی که اختیار همه زندگی ما را به دست می گیرد و بیرون آمدن از آن ناممکن می شود.
در طول جنگ میلیونها نفر به خط مقدم جبهه می روند و با اینکه می دانند ممکن است مرگ هر لحظه از کنار گوش آنها بگذرد، به ندرت میدان خالی می کنند یا خود را می بازند؛ اما همین مردان زیر بار بدهی و در مواجهه با ترس فقر، اغلب از فرط ترس و ناچاری که ذهن آنها را فلج می کند، گاهی اوقات دست به خودکشی می زنند.
فردی که بدهی نداشته باشد می تواند خود را از دام فقر نجات دهد؛ اما کسی که در اسارت بدهی باشد، به ندرت ممکن است از اسارت فقر بیرون آید.
با رهایی از نگرانی بدهی، آماده می شوید که عادت بهتری را جایگزین عادت ولخرجی خود کنید و دوباره قدم به جاده سعادت و ثروت بگذارید. وقتی میخواهید از عادت ولخرجی و وام گرفتن رها شوید، باید هدف مشخص خود را «پس انداز کردن» قرار دهید. باید برنامه ریزی کنید که هر ماه بخش مشخصی از درآمد خود را هرقدر اندک، پس انداز کنید.
هر عادتی را می توان باعادتی بهتر جایگزین کرد. عادت خرج کردن را باید با عادت پس انداز کردن و عادت قرض گرفتن و وابستگی مالی به دیگران را نیز با عادت «استقلال مالی» جایگزین کرد.
باید این موضوع را بدانید که یک عادت را نمی توان فقط با کنار گذاشتن آن ترک کرد، بلکه باید عادتی جایگزین آن کرد تا به سادگی فرصت بازگشت پیدا نکند.
در آوردن و پس انداز کردن پول یک علم است که قوانین آن بسیار ساده است. شاید در نگاه اول شما فکر کنید پول جمع کردن چندان هم ساده نیست؛ ولی در صفحات بعد خواهید دید که پس انداز کردن ماهانه مبلغی بسیار جزئی می تواند فقط در طول ده سال به چه موجودی چشمگیری تبدیل شود.
بسیاری از ما تقریبا نیمی از درآمد خود را صرف خرج ها و خریدهایی می کنیم که به هیچ وجه ضروری نیستند و حتی گاهی مضر و تهدیدی برای سلامت ما هستند. با حذف کردن خرید های غیر ضروری می تونید قدرت پس اندازتان را افزایش دهید
هرشکست،هرمشقت،هرسختی و هر رنجی ممکن است موهبتی باشد در لباس مبدل که با آن طبیعت درنده خویش را آرام میکنیم.
با وجود این، عده ای افراد کوته بین و به اصطلاح فیلسوف های بازاری اعتقاد دارند هیچ کس نمی تواند با اندکی پس انداز ماهیانه ثروتمند شود. ممکن است این نظریه تا حدی، تکرار می کنم تا حدی، درست باشد؛ اما این دوستان عزیز فراموش می کنند که همان مقدار ناچیز پس انداز در طول زمان می تواند فرصت های تجاری و شغلی بسیاری برای فرد فراهم کند. از آن گذشته، عادت پس انداز کردن عادت های مفید بسیاری به دنبال خود می آورد که همگی در رسیدن به هدف مالی و موفقیت نقش بسزایی دارند.
شاید این عادت اغلب مردم باشد که قبل از آنکه حقوق خود را بگیرند، آن را خرج می کنند. به دلیلی ناشناخته عادت پس انداز کردن برای اغلب ما سخت، آزاردهنده و حتی از خودگذشتگی به نظر می رسد، در حالی که عادت خرج کردن برای مان بسیار مطبوع و مفرح است.
شاید به همین دلیل است که بسیاری از ما عادت خرج کردن را جایگزین عادت پس انداز می کنیم. ذهن انسان به گونه ای طراحی شده است که محدودیت را دوست ندارد و از آنجاکه پس انداز کردن ممکن است نوعی محدود کردن خود به نظر برسد، انسان از آن می گریزد.
اما در حقیقت عادت پس انداز نیز می تواند به اندازه عادت خرج کردن جذاب و فریبنده باشد، به شرط آنکه به صورت یک عادت منظم، ریشه دار و هدفمند در آید. دانشمندان دریافته اند ما انسانها قربانی عادت هایمان هستیم و هر کاری را به اندازه کافی تکرار کنیم، به آن عادت می کنیم.
نکته اینجاست که عادت پس انداز کردن شخصیتی قوی تر از آنکه اغلب افراد دارند می خواهد، زیرا پس انداز کردن در ذهن اغلب افراد برابر است با گذشتن از چیزهایی که دوست دارند، گذشتن از بعضی تجملات و تفریحات!
یک تحلیلگر و رفتارشناس باتجربه، پس از مطالعه دقیق تمام زوایای رفتار انسان نتیجه گیری کرده است که می توان فقط با مطالعه نوع تفریحات یک فرد و مقدار بودجه ای که برای آن تفریحات کنار می گذارد، به نوع شخصیت او پی برد. فقط همین اطلاعات در مورد یک شخص کافی است تا بتوان موفقیت و شکست او را در مراحل زندگی پیش بینی کرد. کسانی که «هزینه تفریحات» را به عنوان یکی از هزینه های اصلی در بودجه بندی خود قرار میدهند، این هزینه مقدار زیادی از پول آنها را از بین می برد و سلامتی آنها را نیز تهدید می کند.
باز کردن یک حساب پس انداز و واریز کردن منظم مبلغی هرچند ناچیز به آن، اراده ای قوی، تصمیمی قاطع و شخصیتی محکم می خواهد. اینکه مبلغی را به عنوان پس انداز کنار بگذاریم و سالی یک یا دو بار مقدار اندکی به آن اضافه کنیم، عادت پس انداز کردن نیست. ما باید هر ماه یا حتی هر هفته بخشی از درآمد خود را به عنوان پس انداز کنار بگذاریم.
این قانونی است که هر کسی صرف نظر از هر موقعیت مالی و میزان درآمدی که دارد، باید رعایت کند. اگر می خواهید در آینده امنیت و استقلال مالی داشته باشید، باید این قانون را رعایت کنید.
یک بار دیگر این قانون را با هم مرور می کنیم؛
قانون استقلال و امنیت مالی این است که انسان باید به طور منظم و با برنامه ریزی مشخص، بخش معینی از حقوق خود را هر ماه یا هر هفته پس انداز کند، در حقیقت با جایگزین کردن عادت پس انداز به جای عادت خرج کردن، این قانون را رعایت می کنید و کسی که این قانون را رعایت کند، تحت هر شرایطی امنیت و استقلالی مالی خود را حفظ خواهد کرد.
از طرفی، کسی که این قانون را نادیده بگیرد، در هر وضعیتی که باشد، دیر یا زود امنیت و استقلال مالی خود را به خطر خواهد انداخت.
هیچ استثنایی در این قانون وجود ندارد مگر اینکه فردی میزان هنگفتی پول به ارث ببرد یا از جایی ثروتی باد آورده به او برسد که این موارد بسیار نادر خواهند بود.
“بزرگان زاده نمی شوند ، ساخته می شوند“
محسن علیزاده (روانشناس بالینی)
دیدگاهتان را بنویسید